شب اول مراسم عزاداری اباعبدالله حسین(علیه السلام) که به نام شب حضرت مسلم بن عقیل نام گذاری شده است در موسسه خیریه فرهنگی مذهبی بیت الرضا(علیه السلام) برگذار شد.
واحد فرهنگی موسسه مطالبی را در مورد حضرت مسلم بن عقیل جمع آوری کرده است که اطلاع شما عزیزان می رساند:
روز نهم ذی الحجه مصادف است با شهادت حضرت مسلم و جناب هانی . در این روز بعد از شهادت مسلم بن عقیل توسط ابن زیاد ملعون سر جناب هانی از بدنش جدا شد و سپس بدن ایشان را به همراه بدن جناب مسلم بن عقیل (ع) در بازار کوفه روی زمین کشیدند.
شهادت حضرت مسلم و هانى
در این روز در سال ۶۰ ه محمد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهماندارى و طرفدارى از مسلم بن عقیل (ع) به شهادت رسیدند. در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل (ع) به منزل طوعه رفتند. [۱] در روز عرفه سال ۶۰ ه که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانى بن عروه را در کوفه شهید کردند.[۲]
خاندان حضرت مسلم
نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل ، و مادرش عَلِیّه ، و همسر آن حضرت رقیه دختر امیرالمؤمنین (ع) است.[۳]
پیامبر (ص) فرمود: «چشم مؤ منان بر او گریان است ، و ملائکه مقرب الهى بر او درود مى فرستند». امام حسین (ع) هنگامى که آن حضرت را به سوى کوفه فرستادند، در قسمتى از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند: «برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم ». هنگامى که امام حسین (ع) خبر شهادت آن حضرت و هانى را شنید، چند بار فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون ». سپس فرمود: «خبرى در زندگى بعد از آنها نیست ». از جمله وصایاى آن حضرت به ابن سعد این بود که کسى را به نزد امام حسین (ع) بفرستند که آن حضرت به سوى کوفه نیاید.
در غربت و مظلومیت آن حضرت همین بس که از پشت بامها دسته هاى نى را آتش مى زدند و بر سر آن حضرت مى ریختند
شهادت و دفن بدن حضرت مسلم
در غربت و مظلومیت آن حضرت همین بس که از پشت بامها دسته هاى نى را آتش مى زدند و بر سر آن حضرت مى ریختند. همچنین زمانى که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤ منین و امام حسین (ع) و عقیل گشود. در بالاى دار الاماره بالب تشنه سر از بدن نازنینش جدا کردند و بدنش را از بالاى قصر به پایین انداختند. بعد از شهادت ریسمان به پاى مبارکش بسته و در میان بازار کوفه مى کشیدند. سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهر دو نظر است : یکى اینکه جمعى از قبیله هانى آمدند و بدنهاى مطهر مسلم بن عقیل و هانى را دفن کردند. [۴] دیگر اینکه نیمه شب زوجه میثم تمار به همراهى چند نفر از جمله همسر هانى بن عروه ، بدنها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند.[۵]
هانى بن عروه
اما جناب هانى که پدرش عروه است ، از اصحاب پیامبر (ص) و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبت امیر المؤ منین (ع) بود، و در جنگهاى صفین ، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود.[۶]
جناب هانى بزرگ طایفه مذحج بود و در قبیله خود داراى نفود فراوانى بود. هنگامى که اهل کوفه عهد و پیامان خود را شکستند و بى وفایى خود را نسبت به اهل بیت (ع) و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانى بن عروه آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمد بن اشعث خیبث جناب هانى و عده اى از شیعیان را دستگیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل و شکستن سر و بینى جناب هانى توسط ابن زیاد ملعون ، آن خبیث دستور داد سر جناب هانى را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابى که به پاى آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل (ع) در بازار کوفه روى زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانى همراه با بدن مسلم دفن شد.
پی نوشت ها:
[1] فیض العلام : ص 113
[2] ارشاد: ج 2 ص 66. اعلام الورى : ج 1 ص 445. مصباح کفعمى : ج 2 ص 600. بحار الانوار: ج 44 ص 363. مسار الشیعه : ص 18. فیض العلام : ص 115.
[3] مروج الذهب : ج 3 ص 69 70. مراقد المعارف : ج 2 ص 307 316. منتخب التواریخ : ص 292 293، فرسان الهیجاه : ج 1 ص 62، 120.
[4] مراقد المعارف : ج 2 ص 318، فرستان الهیجاء: ج 2 ص 106.
[5] وسیله الدارین : ص 209، از ثعلبى .
[6] مراقد المعارف : ج 2 ص 318، 359، 361. منتخب التواریخ : ص 294 295. فرسان الهیجاء: ج 2 ص 139 143. وسیله الداربین : ص 208 209.
