اسلم که بود؟
اسلم ‌بن عمر يا سليمان از اهالي ديلمان ايران، منطقه‌اي مابين قزوين و گيلان، و از ياران و همراهان صميمي امام حسين (ع) و امام سجاد (ع) و آشنا به ادبيات عرب، فارسي و تركي و از راويان حديث بوده است.

اسلم برده اى بود كه حضرت حسین (علیه السلام) او را پس از شهادت برادرش حضرت مجتبى (علیه السلام) خرید و وى را به حضرت زین العابدین (علیه السلام) بخشید . محمد بن یوسف گنجى شافعى ، و ابونعیم اصفهانى ، و محدث قمى از اسلم بن عمرو در كتاب هاى خود یاد كرده اند و بزرگان دین هم چون صاحب كتاب« فرسان الهیجا» او را از قاریان قرآن شمرده اند .

از او به عنوان قاري قرآن با صدايي محزون و جذاب، اديب و شاعر، و كاتب حضرت ابا عبدالله ‌الحسين (ع) نیز نام برده‌اند. ضمن اين‌كه وي در تمامي طول مسير مدينه تا صحراي كربلا با بيان گيرا و دلپذير خود براي كودكان كاروان امام حسين (ع)، قصه‌گويي مي‌كرد.

شغل او كتابت براى حضرت حسین (علیه السلام) بود ، و چون حضرت از مدینه به سوى مكه حركت كرد ملازم ركاب آن حضرت شد ، و با آن بزرگوار از مكه به كربلا آمد . در برخی کتب آمده که اسلم در زمان واقعه کربلا 45 سال داشته است .

در تاريخ طبري و زيارت ناحيه مقدسه (که از جانب صاحب الزمان(عج) هست) از وي به نام سليمان ياد شده و در رجال شيخ طوسي به نام سليم مولي الحسين آمده است .

اذن میدان :

در كتاب بحر اللئالى و روضة الاحباب آمده : چون این غلام وفادار و برده خریدارى شده كه از همه آزادگان برتر بود در طلب اذن جهاد به محضر حضرت حسین (علیه السلام) آمد، حضرت فرمود : از فرزندم سید سجاد (علیه السلام) اجازه جهاد بخواه .

آن سعادتمند دنیا و آخرت از امام سجاد (علیه السلام) اذن جهاد خواست ، امام سجاد(ع) او را آزاد کرد و او با اهل حرم وداع گفت و به میدان جنگ شتافت ، و هفتاد نفر را به شمشیرش كه در راه دفاع از امامت به كار گرفته بود به دوزخ فرستاد .

حضرت سجاد (علیه السلام) با بالا زدن دامن خیمه به تماشاى كارزار آن مرد الهى نشست ، و از این كه برده اى زر خرید به دفاع از امامت برخاسته مسرور و شاد بود .